English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8335 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
input of current U تغذیه و هدایت جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mains supply unit U واحد تغذیه جریان شبکه
stream line U خط هدایت جریان
current carring U انتقال یا هدایت جریان
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
conduction U توانایی یک ماده برای هدایت جریان
conductive U مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
nutriment U تغذیه
diet U تغذیه
feeders U خط تغذیه
feeder U خط تغذیه
recharges U تغذیه
recharging U تغذیه
nutrition U تغذیه
feeding U تغذیه
recharged U تغذیه
recharge U تغذیه
nurturing U تغذیه
line feed U تغذیه خط
nurtures U تغذیه
nurtured U تغذیه
nurture U تغذیه
nourish U تغذیه
nourished U تغذیه
nourishes U تغذیه
alimentation U تغذیه
sustenance U تغذیه
nutriments U تغذیه
nourishment U تغذیه
feedings U تغذیه
feedway U تغذیه کننده
undernourished U گرفتارسوء تغذیه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
feeder panel U تابلوی تغذیه
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
malnourished U بد تغذیه شده
malnourished U دچارسوء تغذیه
ad lib feeding U تغذیه ازاد
feeding center U مرکز تغذیه
alimentiveness U قوه تغذیه
feeding problem U مشکل تغذیه
malnutrition U سوء تغذیه
undernourished U سوء تغذیه
main feed U تغذیه اصلی
magazine feed U تغذیه مخزن
main supply line U خط تغذیه اصلی
feeder canal U کانال تغذیه
fed U تغذیه شده
aliment U تغذیه کردن
form feed U تغذیه کاغذ
recharge basin U حوضچه تغذیه
downfeed U تغذیه رو به پایین
mulnutrition U سوء تغذیه
reverse bias U تغذیه معکوس
noise U منبع تغذیه
noises U منبع تغذیه
natural recharge U تغذیه طبیعی
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
dystrophy U سوء تغذیه
support [nourish, feed] U تغذیه کردن
feeder U سیم تغذیه
feeders U سیم تغذیه
undernourishment U سوء تغذیه
pastures U تغذیه کردن
pasture U تغذیه کردن
feed pump U پمپ تغذیه
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
feed pipe U لوله تغذیه
breast-feeding U تغذیه پستانی
breast feeding U تغذیه پستانی
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
nourish U تغذیه کردن
serial feeding U تغذیه نوبتی
supply cable U کابل تغذیه
cross feed U تغذیه عرضی
power transformer U مبدل تغذیه
bacteriophagy U تغذیه ازباکتری
injection well U چاه تغذیه
recharge well U چاه تغذیه
paper feer U تغذیه کاغذ
bottle-feeding U تغذیه با بطری
bottle feeding U تغذیه با بطری
pasturage U تغذیه کردن
power supply U منبع تغذیه
pouring gate U تغذیه قالب
power supplay U منبع تغذیه
power pack U جعبه تغذیه
innutrition U عدم تغذیه
feeds U تغذیه کردن
unhealthy diet U تغذیه ناسالم
cutler feed U تغذیه کاتلر
plate supply U تغذیه صفحه
ff U تغذیه کاغذ
anode supply U تغذیه صفحه
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
feed U تغذیه کردن
food program U رژیم تغذیه
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
anthophagous U تغذیه شده با گل
feed U تغذیه گردن
feeds U تغذیه گردن
grazes U تغذیه کردن از چریدن
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
tractor feed U تغذیه کاغذ پیوسته
predatory U تغذیه کننده از شکار
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
power feed cable U کابل تغذیه برق
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
graze U تغذیه کردن از چریدن
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
feed U خوراندن تغذیه کردن
predatorial U تغذیه کننده از شکار
feeds U خوراندن تغذیه کردن
power supply switch U کلید منبع تغذیه
pin feed U تغذیه ممتد کاغذ
power supply cable U کابل منبع تغذیه
ration method U روش تغذیه پرسنل
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
grazed U تغذیه کردن از چریدن
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
anthophagous U تغذیه کننده از شهد گل
vermivorous U تغذیه کننده از کرم
ichthyophagous U تغذیه کننده ازماهی
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
feeding group U گروه تغذیه کننده
energizing in field o phase rotation U تغذیه میدان دوار
axial feed method U روش تغذیه محوری
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
autotroph U قابل تغذیه خودبخود
endophagous U تغذیه کننده ازروی
long distance supply U تغذیه مسافت دور
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
myrmecophagous U تغذیه کننده ازمورچه
negative feeder U سیم تغذیه منفی
predators U تغذیه کننده از شکار
predator U تغذیه کننده از شکار
to eat an unhealthy diet U خوردن تغذیه ناسالم
gate U راه تغذیه لشعلث
gates U راه تغذیه لشعلث
hematophagous U تغذیه کننده از خون
gallivorous U تغذیه کننده از مازو
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
Recent search history Forum search
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1تاندانسیو
1پرو سویت یعنی چه؟ در مقاله ای از آل احمد آمده درباره صادق هدایت
1پودرسبز
0سیره رفتاری امام علی(ع) سیره هدایت عملی انسان و جامعه است
0halo current
1vegan
0coopling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com